بانی 18 ساله بی حوصله تمام روز را به تنهایی می گذراند، متون تحریک آمیز می فرستد و سلفی های برهنه می گیرد. پدر ناتنی جانی، خسته، زمین گیر او می شود. وقتی دوستش می آید، جانی آنها را می گیرد و منجر به یک بادبزن وحشیانه و گلو عمیق و پایان شدید و خامه ای می شود.