نوجوان پایدار آلی رائه با برادر ناتنی خود در یک فانتزی ممنوع افراط می کند و مشتاقانه او را خوشحال می کند. اما با افزایش خشم او، نقشه او نتیجه معکوس می دهد و برخورد صمیمی آنها را به یک مصیبت وحشتناک تبدیل می کند. آیا التماس های ناامیدانه او او را از خشم خود دریغ می کند؟