اما هیکس زرق و برق دار، یک افسونگر با لباس زیر زنانه، در یک برخورد داغ افراط می کند، لب های نفیس و زبان ماهرش ناله های او را بیرون می آورد. با ایجاد ریتم، او شریک زندگی خود را سوار می کند، سپس خود را برای پایانی به اوج تسلیم می کند، پاهای ظریفش که با علامت خلسه مشترکشان تزئین شده است.