نامادری من یک کاتولیک معتقد است، بنابراین هرگز تصور نمی کردم که کیر تپنده ام را به مقدساتش برسانم. اما وقتی خم می شود، موهای بلوندش نمایی از گنجینه کوتاه شده اش را به نمایش می گذارد. ناخواسته شفت من به عمق او می لغزد و یک عجله ممنوع را شعله ور می کند.